ما را با سیاست کاری نیست !




شمارو نمیدونم ، اما من هر وقت دلم بگیره میرم کنار دریا ! میرم دنج ترین جایی که میشناسم ! تخته سنگی پیدا میکنم و روش میشینم اونوقت سرم و میذارم بین پاهام و به صدای دریا گوش میدم !

گاهی وقتها هم به خورشید زل میزنم ! اونقدر بهش نگاه میکنم تا آخرش از خجالت سرخ بشه و بره پشت کوهها !

گاهی هم میرم کنار ساحل به فاصله چند متری آب دراز میکشم ! بعضی وقتها هم اونقدر نزدیک میشم که با اولین موج خیس میشم ! اونوقت مجبورم تا تاریک شدن هوا صبر کنم و بعد برم خونه !

دیروز دلم گرفته بود ...


پ-ن 1 : سرم درد میکرد ، قرص خوردم و خوابیدم ! تو خواب دیدم مامورا ریختن خونمون و من و سیستمم و ماهواره و شربت آلبالویی که همیشه میخورم ( احتمالا فکر میکردن شرابه ! نیست سر شام هی میگفتم عجب شرابی ، از اون لحاظ ! ) و بردن واسه محاکمه !

کامی و آتیش کردم دیدم یکی از دوستان گفته : دیگه سیاسی ننویس ! میان میگیرنت !

اتفاقا جند نفر دیگه هم خصوصی و عمومی ازم خواستن سیاسی ننویسم !

دیگه باورم شد خبریه ! واسه همین هم تمام چرت و پرتهایی که نوشتم و حذف کردم ! دیگه عمرا سیاسی بنویسم ! لطفا اصرار ننمائید ! حتی شما !

پ-ن 2 : موندم اگه سیاسی ننویسم چی بنویسم ؟ کسی چیزی به ذهنش نمیرسه من بیام درموردش بنویسم ؟

وگرنه مجبور میشم خاطراتم و بنویسم ! ( کی گفت آخ جون ؟ )

*عکس توسط خودم گرفته شد !

24 نظرات:

شوکول گفت...

سید بـــد دل ما رو سوزوندی با این دریاتون هاااااا !!!
اشکالی نداره .در مورد یه چیز دیگه بنویسی بهتر از اینه که دائم دلشوره ی نوشته هاتو داشته باشی.
اون عکس هم خیلی قشنگه .

نازی گفت...

وای کنار دریا .. عجب حس و حالیه
خوش به حالت
.
از خاطراتت بنویس خوب .. حتما جالبه مثه خودت!

سعید(زیر تیغ) گفت...

سلام سید جان
عزیز من اولا که عکست رو نتونستم ببینم واسه ما نیومد
بعدش سیاسی ننویس خوب مجبوری سیاسی بنویسی شب خوابهای بد ببینی غیر سیاسی بنویس شب خوابهای خوب خوب ببینی
بعدش کاری نداره که می تونی یه عنوان بزنی رفیق دیوانه من بعدش در مورد من بنویسی چه کار خوبی بهتر از این

ناشناس گفت...

با اجازه شما عکس نشون داده نشد.

پروین گفت...

خوش به حالت!
فقط همین و می تونم بگم چون واسه من دنج ترین جا توی اتاقم روی تختمه که بالشم و سفت بغل می کنم و گریه می کنم و اگر ده روز هم پشت سر هم گریه کنم هیچ کس باخبر نمیشه. :)

شهره ی افاق گفت...

به به ....اول اول اول!!!!!1
ممنون همون الت و شیفت درست بود ..اخه تو بلاگفا با شیفت و اف 8 فارسی میشه.
خوبه به نتایج خوبی رسیدی!.

ساراي گفت...

مي گم سياسي هم بنويسي همچين بد نيستا!..يه 20 روزي مي برندت تعطيلات هالوووووين!..همچين حالي بهت مي دن كه ديگه تا آخر عمرت دپرس نشي!:)

منم مجنون... گفت...

سلام!
اتفاقا منم یهویی مثل تو شدم البته دلیلش کمی فرق داشت (سیاست رو میگم)
بی خیال
در ضمن این وبلاگ شماست شخص من که به خودش اجازه نمیده بگه چی بنویسی چی ننویسی
در مورد دل گرفتن واقعا بهترین کارو میکنی دریا دریا دریا خیلی آرامش بخش وباحال هست
خداروشکر که هرموقع دلت میگیره دریا دم دستت هست
امیدوارم همیشه شاد باشی و با قشنگترین احساسات بری تماشای دریا

بندباز گفت...

دریا ارامش بخشه

مسکنه

با هر موجش یه غم و از دلت بر میداره

نرگس گفت...

ایول که دیگه سیاسی نمینویسی(اصن من وختی میبینم که یکی سیاسی مینویسه کهیر میزنم !بعله!):D

خاطراتو پایه ام کلی خوش میگذره !واللا!!
عسکه ام که نمیگفتی ام بازم تابلو بود خودت گرفتی:))

*pegi گفت...

سلام
فکر کنم این پست صرفاً جهت فوز گذاشتن به دل خوانندگان نوشته شد و هیچ منظور دیگه ای نداشت
درست میگم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

عکس جداً بینظره
اجازه هست save کنیم؟؟؟

راستی از تصمیم جدیدت بسیار مشعوف شدیم
;)

زهرا گفت...

کماکان به خاطره نویسی بپردازید لطفاً!

زهرا گفت...

اصلا این طور نوشتن بهت نمیاد !!!
آدم یه جورایی خندش میگیره ... نه تو رو خدا یا سیاسی بنویس یا همون خاطراتتو!
ولی عکسی که گرفتی من رو هوایی کرده !
چقدر خوبه آدم یه جا بیاد اولین نظر رو بده !

حسین ترابی گفت...

اول از عکس بگم که معرکه بود.(کار خودته دیگه؟؟؟)
و اما بعد...
اندر محسنات و مشکلات ازدواج بنویس برادر. اگه یک گره هم از کار خلق باز کنی برای خودش کلی است. تازه ثواب هم داره.
در ضمن بیا طرفای ما. درباره جومونگ و یوزارسیف نوشتما.نگی که نگفتم.

مهری گفت...

منم دریارودوست دارم .. آرامش خاصی بهم میده اماحیف که فرسخهاازش دورم

راستی سلام من ازوبلاگ آقاسعیدبه اینجارسیدم سیاسی نوشتن جزاینکه دودمان آدمو

به بادبده به هیچ دردی نمیخوره ..آخرش جای اینکه بگن این اهل تفکربودمیگن خائن

به مملکت بود بعدهم انگ منافق ومجاهد می بندن به هفت جدوآبا ء مون وهمینطور

خودمون ...

شماکه اینقدرعالی ازحس های درونتون و اطرافتون می نویسن چرا سیاسی بنویسید ؟

خب همینطورادامه بدیدلطفا

ممبعدخواننده بلاگتون هستم ولی ممکنه دیربه دیربیام چون توبلوگفا ادرس سایتهای غیر

خودشونشون نمیده

قلمتون مستدام و درپناه حق

درضمن خوابهاتون هم رنگی نه اینقده وحشتناک ( اینجا چراآیکون نداره ) ؟!!!!

ghazal گفت...

سلام خوبین؟
خوشبحالتون تورا خدا وقتی میرین دریا یادی از منم بکنین
من عاشق دریام مخصوصا به تعبیر شما زمانی که زل می زنیم به خورشید انقدر که از خجالت سرخ می شه و میره پشت کوه...چقدر تعبیرتون زیبا بود خیلی زیبا
امیدوارم بهتون خوش بگذره خوشحال می شم نوشته های منم بخونین سعی کردم همه نوشته های خودم باشند اما میونشون گاهی وقتا از شعر هایی که خوشم میومده استفاده کردم شعرهای کوتاه... منتظر نظرتون هستم موفق باشین

بندباز گفت...

ج.

سیاست کثیفه ولش کنید دستتون کثیف میشه هااااا

تا ببینیم حضرت حق چی می خواد

فرا گفت...

سلام سيد جون
چه عكس قشنگي. كاش منم مي‌تونستم وقتي دلم گرفت برم لب دريا. :(
راستي من قالبم رو عوض كردم. خوشحال مي‌شم نظرت رو بدونم.
در ضمن اوني كه گفت آخ جون من بودم ;)
منتظرت هستم

آتنا گفت...

ما هم دلمان که می گیرد به دریا می شویم

سال صفری گفت...

شما کنار دریایی ها خیلی خوشبحالتونه ها . می دونین ؟!

خودمم گفت...

اَه
اَه
اَه
دیگه داره وبت دخترونه میشه

دنیا گفت...

سلام.خیلی با مزه بودنقطه

ناشناس گفت...

باسلام
ممنون که سرزدید.شاید ازکل داستانهام دوسه تاش بازندگی من تطابق داره امابقیه اونهاهم برگرفته ازواقعیت هاییه که شنیدم.یعنی خیالی نیست
زهره
navayejan.blogfa.com

دنیا گفت...

سلام.چند روزه پات و از سیاست کشیدی بیرون خوب شما سیاست نمی خونید و اگر نه یک ترمه انصراف می دادین:-)

ارسال یک نظر