من و ماه رمضان !



سلام علیکم !

یه چیزایی هست که هر سال ماه رمضون آزارم میده !

اولیش همون زکام لعنتیه که نمیدونم از جون من چی میخواد ! هر کاری هم میکنم که یجورایی از دستش در برم موفق نمیشم !

دومین مسئله ، قضیه رویت هلال ماه و شروع و پایان ماه رمضونه !

تا جایی که من یادم میاد ما همیشه یرزو از عربستان دیرتر روزه میگیریم ! یعنی اول عربها ماه و میدیدن ، فرداش نوبت ما میشد !

درستش هم همینه ! یعنی اگه موقعیت جغرافیایی ایران و عربستان و درنظر بگیریم ، زمین هم با همون سرعت ثابت خودش بچرخه (!) ، عربها زودتر ماه و میبینن !

تا اینجا قضیه که ایرادی نداره ! اما الان 2-3 سالی میشه که ما و عربستانیها با هم روزه میگیرم !

والا من هرچی فکر کردم نتونستم خودم و قانع کنم ، ماه همزمان هم تو ایران باشه ، هم تو عربستان !

حالا جدا از قضیه ماه رمضون ، من میگم اگه قرار باشه هلال ماه رویت بشه تا بفهمیم اول ماه رمضونه ، چرا واسه ماه های دیگه این کار انجام نمیشه ! مثلا ماه محرم ! از کجا بفهمیم ماه محرم شروع شده و عاشورا کدوم روزه ؟

سومین مسئله ، قضیه اذان و اوقات شرعیه !

تا چند سال پیش که استان مازندران و گلستان با هم یکی بودن ، مردم گلستان وقتی اذان به افق ساری گفته میشد افطار میکردن ! یعنی اوقات شرعیشون با اوقات شرعی ما یکی بود !

الان که این دوتا استان جدا شدن ، فاصله زمانی بین اوقات شرعی این دوتا منطقه حدود 7 دقیقه است !

جالبه نه ؟

چهارمین مسئله قضیه مسجده !

الان چند سالیه که حرمت مسجد از بین رفته !

باورتون میشه ، هیئت امنای مسجد برای روحانی مسجد شرط گذاشتن که بعد از سریال شبکه سه بیاد سخنرانی ، قبل از سریال شبکه یک هم صحبت هاش و تموم کنه ؟

ماه محرم امسال مداح پشت میکروفن خطاب به روحانی مسجد میگه : حاج آقا اگه میشه امشب بحث و زودتر تموم کنین ، مردم میخوان برن یوزارسیف ببینن !

باورتون میشه مردم تو شب احیا ، سر سفره افطاری مسجد ، سر ماست و ته دیگ با هم دعوا میگیرن ؟؟

باورتون میشه دختر پسرها کنار پرده میشینن تا همدیگه رو انگولک کنن ؟؟ ( معذرت میخوام ، ولی باید میگفتم ! )

باورتون میشه تو مسجد عکس صکصی بلوتوث میکنن ؟

باورتون میشه شب شهادت حضرت علی ، تو مراسم به اصطلاح سینه زنی میخندن ؟

باورتون میشه .......

پ-ن : کچلم کردین بابا اینجا تو شمال الان پائیزه ! 2 ماه رنگ آفتاب به خودمون ندیدیم !

بعدش ، من بعد از نهار موز و ساندیس میخورم ! شما خودتون و ناراحت نکنین ! از فردا هم باید روزه بگیرم !

16 نظرات:

پروین گفت...

از آخر به اول:
چه زود خوب شدی! من هنوزم میگم مریضم که روزه نگیرم! :))
خوش به حالتون که آفتابو ندیدین!
اینا که همه جا هست، عادی شده وحشتناک!
ای ناقلا! تو از کجا می دونی که عکسا س.ک.س. یه؟! :))
یا از کجا با خبر شدی که همدیگه رو به قول خودت انگولک می کنن؟! ;))

Ary@n گفت...

اول شدم؟
اینا باور کردن نمیخواد که طبیعیه تو ای دوره زمونه.
روست هلال رو هم که باید به علی گالیله بگید(رهبر معظم)

ناشناس گفت...

سلام بر پسر عموی گرامی!!!!
شرمنده واقعا شرمنده...
من خیلی وقته آپ میکنم...
پسر عمو جون من همیشه وبت میومدم...از هر وبی بگذرم از وب تو نمیگذرم مگه میشه به وبه به این
خوبی سر نزد و مطالب فوق العادش رو نخوند...

من همیشه میومدم اما نمیدونم چرا کامنت نمیذاشتم...
نمیدونم!!!

همین چند روز قبل اومدم با یه اسمی واست کامنت گذاشتم بدون وب سایت(همونی که ازت تعریف کرده بود)
من بودم...
سید جان یه روز دیگه هم اومدم با اسم خودم برات کامنت بذارم هر کاری کردم نمیشد...
نمیدونم چرا فرم نظراتت اینجوریه کامنت گذاشتن خیلی
سخته...شکلک همنمیتونم بذارم...
در کل پسر عمو جان فوق العاده مینویسی...

شیمی محض قبول شدم پسر عمو جان...
بازم پیشم بیا...
امیدوارم این کامنت ثبت بشه...
قربانت تارا ی بی معرفت

بای بای

درسا تیتان گفت...

چی بگم؟

ترگل گفت...

هـــــــــــی! داغ دلمو تازه کردی، محرم که میشه منم کلی از این غصه ها دارم ماه رمضون بهتره هنوز اما محرم... فقط دختر و پسر میبینی که به هم شماره میدن با قیافه هایی که به تنها چیزی که نمیخورن عزاداره...
درمورد اذان و شروع ماه ها هم زیاد سخت نگیر...

نویسنده مهمان گفت...

آقا به نظر من ماه رمضون تو تابستون باید 15 روز باشه اصلاً.

مریم گفت...

اگر خودم رو چشم نزنم فک کنم یه 4 ، 5 سالی میشه سرما نخوردم !!(جدی می گم )

خداییش در مورد شروع و پایان ماه رمضان و تفاوتش با ماه های دیگه این سوال تو ذهن من هم بوده !

خب الان حتما آبشون با هم تو یه جوب نمیره دیگه مجبورن اوقات شرعیشون رو هم عوض کنن !

...

آره نمونه همه ی اونایی رو که گفتی تا دلتون بخواد دیدم !

رسام گفت...

سلام سید اون ماهه جریانش اینکه این عرب ها ماه را چیز دیگری تصور کردند.اره تو مسجد همچین اتفاقاتی پره بلوتوث بازیش حرف نداره.من که مسجد نمی رم از دور و وری ها شنیدم.
سید موافقی هم را لینک کنیم

مهری گفت...

ببین سید ازقدیم گفتن یه چشت درباشه یه چشت دروازه :)

خب به من چه قدیمیا یه جاسندش نکردن منم جعلش کردم .. ها ها

بهدشم :

آره که باورم می شه ... تازه اگه یه روزگفتن یامن به دوچشم

خویشتن دیدم که خورشیدازغرب طلوع کرد نه ازشرق اصن اصن تعجب

نمی کنم پسرهمساده هم شاخ درنمیاره

سیدچی فک کردی .. اون دوره ی آخرالزمون که میگن همین زمان خودمونه دیگه

ممباب کامنتم توپست قبلیت ای منحرف منظورم ازچیزمنظورم لبنیات بود

وایضا غذا ....

بهدترشم :

ای ول .. توته هرچی سرعتوروسپیدکردی .. یعنی الان سرماخوردگیت

خوب شد .. البت ما نمازظهر واست دعاکردیم توخوب شدی

وگرنه عمراااااا ... تاسال دیگه هم خوب می شدی :)

ببین سیدخیلی نامردیا .. چرابه روزمی کنی خبرنمی دی

آهان میخوای بعدا بازازدستم شاکی بشی ... واقعا که خیلی

نامردی ( شکلک بدجنسی کوششششششششش )

ساراي گفت...

آآآآآآآآآآآ...چقده مسايلي كه گفتي پيچ تو پيچ شدن!!
جدا اينا كه گفتي جدي بود؟..كي انگولكت كرده سيد جان؟بگو خودم خفش كنم!...اوه اوه..بلوتوثت چرا روشن بوده؟..ببينم فاصله بين ساري و گستان قبلا يعني ازش جذر گرفته مي شده الان انتگرالش رو حتما مي گيرن؟ها؟يعني چي؟:-o
منم شنيدم شمال سرده...يعني الان كاپشنم رو بيارم مي خوام بيام شمال؟...خيلي سرده...دماغم راه نيفته!..بيام من يعني؟...هان؟..
يه پست گذاشتيا..دچار پيچش مي كني آدم رو!

شوکول گفت...

اون سال رو یادته که چند تا از مراجع گفتن فردای اون روز عیده فطره یه سری گفتن نه نیستش ؟خیلی باحال بود ! یه عقیده مسخره ای که اینا فقط دارنش اینه که باید با چشم غیر مسلح ماه رو دید که به نظرم خیلی چرته !
پروین سوال خوبی پرسیده! به ذهن من نرسیده بود!:)

اوتیست! گفت...

همینه دیگه!!!

نویسنده مهمان گفت...

حاجی مخلصیم
لینکت کردیم خفن

حسین ترابی گفت...

ما هم از این پسرعموها نداریم که بیاد وبلاگمون و ازمون تعریف کنه.
خدا شانس بدهhttp://us.i1.yimg.com/us.yimg.com/i/mesg/emoticons7/2.gif
در ضمن، پسرهای محلتون چقدر هیزن(البته منهای سید)

ساراي گفت...

آقا ما فنا وريه اين چت دوني رو مي خوايم...

سال صفري گفت...

فعلآ خوشحال باش كه ستاد استهلال آقا صد و پنجاه گروه رو به نواحي مختلف كشور فرستاده تا ماه رو رويت كنن !
راجع به چهارمين مساله هم والا اينورا هم هوينجوره !

ارسال یک نظر