¦
ارسال شده توسط
حدیث بی قراری یک مرد
در راستای اینکه تصمیم گرفتم این ترم معدل الف کسب کنم امروز میخوام برم دانشگاه !
اونایی که من و میشناسن میدونن که من معمولا زودتر از 15 مهر دانشگاه نمیرم ! اما این ترم فرق داره ! ترمهای دیگه معدل زیاد واسم مهم نبود ، من با نرفتن سر کلاس هم همین جوری 13-14 میشدم و واسم راضی کننده بود (!) اما این ترم به کمتر از 17 راضی نمیشم !
گاهی اوقات از کارهای خودم خندم میگیره ! مثلا من ترم پیش سر کلاس فلزی فقط جلسه آخر رفتم کلاس ! موقع تحویل پروژه هم از جایی که ندیده بودم 20 صفحه مطلب نوشتم و شدم 16 !
اینجاست که فکر میکنم نابغه ام !
البته اگه نابغه بودم امتحان دیفرانسیل و پاس میکردم ! متاسفانه دیفرانسیل درسی نبود که بشه با قوه تخیل به مسائلش جواب داد ! ( ترسیدم از راه بدر شین وگرنه عمرا اگه از امتحان دیفرانسیل حرفی میزدم ! )
بگذریم !
5 شنبه مثلا حذف و اضافه داشتم !
همیشه خدا یکی بود که واسه نماز صبح بیدارم کنه (!) از شانس من 5 شنبه خوابش برد و منم یک ساعت دیر به حذف و اضافه رسیدم !
خلاصه سیستم و آتیش کردم و رفتم واسه حذف و اضافه که با پیغام خطای :" به دلیل مشکل مالی قادر به حذف و اضافه نمیباشید" مواجه شدم !
زنگ زدم واسه مسئول امور مالی میگم من پولم و نقد پرداخت کردم ، میشه من و تائید مالی کنید !
یارو برگشته میگه شما 500 تومن کم واریز کردین !! لطف کنین پول و واریز کنین ، فیش و بیارین دانشگاه تا واستون تائید کنم !
اگه اون لحظه کارد بهم میزدین خونم در نمیومد ، بس که عصبانی شده بودم ! این همه سال صد تومن صد تومن ( البته صدهزار تومن ) زیاد واریز میکردم چیزی نمیگفتن حالا به خاطر 500 تومن ناقابل من و تائید نکردن !
هیچ چیز این مملکت درست نیست !
فقط کافیه بارون بیاد تا همه چی خراب بشه، نه خبری از آزانس یود نه تاکسی ، در نتیجه تو این بارون لعنتی که بندم نمیومد پیاده رفتم بانک !
اونجا هم بهم میگن سیستم اختلال داره نیم ساعت صبر کنید !
بعد از دو ساعت (!) که سیستم درست شد مسئول باجه کار هر چی آشنا بود و راه مینداخت و مارو به اونجاش هم حساب نکرد ، اینجا بود که دیگه قاطی کردم و هر چی به ذهنم میرسید نثار مسئول بانک کردم ! مردم هم به پشتیبانی من سر و صدا کردن و خلاصه گرد و خاکی شد و بیا و ببین !
قیافه مسئول باجه وقتی فیش 500 تومنی من و دید دیدنی بود !
این بود انشای من !
پ-ن 1 : همون طور که گفتم میخواستم در مورد اسمها براتون بنویسم ! اما از بازخوردهای منفیش میترسیدم ! اسم منم حامد ! ( فقط نفهمیدم پگی از کجا فهمید ؟؟؟ )
پ-ن 2 : با اینکه میدونم امروز کسی نمیاد دانشگاه ولی میخوام برم !
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
21 نظرات:
ســـــــــلام !
داشتی 500 تومن به دانشگاه ضرر مالی می زدی اونوقت میگی چرا تاییدم نکردن ! :)))))
تو اصلا می دونی 500 تومن یعنی چی ؟ اصلا می دونی چقدره ؟ نه می خوام بدونم می دونی چه چیزا که نمیشه باهاش خرید ؟ .... فکر کنم دیگه کافیه متنبه شدی آقای سید حامد فسفری ! D: آخه خب با فسفری نوشتی !:)
یاهاها.منم رفتم دانشگاه کلاسمونم تشکیل شد.درسم دادو... .حذف و اضافه گفتی و دلم کباب شد.من تا اینجا 13 واحد دارمکه 3 تاشو میخوام حذف کنم.8 بگیرم.به نظرت بهم میرسه آیا؟آخرش چی شد؟واحد گرفتی؟
واقعا برای 500 تومان . . . من فکر می کردم دانشگاه ما که این قدر کارهاش خنده داره ((((: دقت کردید یک روز هایی میشه که همه چیز دست به دست هم میده تا آدم اعصابش بریزه به هم ؟
فقط به خاطر 500 تا تک تومن؟!!! واقعا که! من اگه بودم ترک تحصیل می کردم :)) واقعا شورشو دراوردن
ما حتما می تونی سید !!!!!!!!!!!!
مطمئن باش !
منظورم شما بود !
حالا ما یه بار فقط ح.استیم هفته ی اولو نریماااااا
مگه شماها میذارین
حالا مثلا معدل 17 چه فرقی با 13 14 داره؟؟
شاید میخوای تلافی اون ترم و در بیاری!!!
ظرفیت و داشتی!!!
500 تومممممممممن
به به..به سلامتي...شكوفه ي نو رسيده دارن مي رن دانشگاه!...ايشالا با كسب معدل الف فارغ شي نن جون!
مي بينم كه اين روزا واسه جووناي مملكت اعصاب نمونده ها...ببينم اين دفعه كي پاشو گbاشته بود رو رگ سيدي تو؟!...هر كي كه بوده فك كنم الان مراسم هفتش برگزار شده!D:
:)))))
خدایی خیلی باحالی که سر 500 تومان داد و بیداد راه انداختی
هرچند هرچی مبلغ کمتر باشه آدم کمتر حوصله معطل شدن داره :)
شروع سال تحصیلی جدید را خدمت شما سید گرانقدر تبریک
عرض ......
ای بابا
آخرش که چی ؟
:دی
خب پدر من وقتی یه آدم خیلی خوب و مهربون واسه نماز بیدارت می کنه تو شاکی میشه مطمئن باش دفعه ی بعد پشت دستشو داغ می کنه که تو رو بیدار نکنه و خواب بمونی! هوم؟ :))
چرا من باورم نمیشه تو رفته باشی دانشگاه؟!
اصلاً شک دارم این انشاء رو تو نوشته باشی!! :)
بعدش هم پاراگراف نه یا ده و بخون، همون که توش گفتی آزانش و تاکسی و این حرفا! غلط املایی داری پدر من!
بعدش هم فکر کنم توی اون هوا گرد و خاک بلند نشده ها! گِل به پا شده، نه؟! :))
بعدشم اینکه من که می دونستم! :))
همین دیگه!
من یه بار رفتم دانشگاه! خیلی صفا میده. البته من وارد جزییات نشدم فقط رفتم سالن ورزشیش.اون رو میگم خیلی حال میده! (:
اره اس ام اس بود . . . چند وقت پیش برام اومد
چه انشای بامزه ای!
منم گفتم حامدی:دی
باید بررسی میکردی که کارمند دانشگاه اعصابش از چی خورد بوده، بعدشم تقصیر خودته چرا زنگ ساعت یا موبایل نمیذاری تا خواب نمونی؟
دیگه باید شناخته باشی .همیشه یه مقدار بیشتر بریز برای سلف و کپی و جاهای دیگه و مهم‌تر اینکه تو همچین مواقعی دهن اینها رو ببندی که ایراد بنی اسرائیلی نگیرن .
از این به بعد سید صدات کنیم یا حامد ؟ :)
سلام اونجایی که درس دانشگاه هست واقعا؟؟؟ واسه 500 تومان؟ بابا صد رحمت به این کلبه خرابه ی خودمون تا 20 هزار تومان گیر نمیده
بعد اینکه امیدوارم معدل الف بشی که هم یه تخفیف حسابی بگیری و هم 24 واحد بگیریو راحت بشی
فقط چه ربطی به این داره که روز اول پاشی بیری دوستان دیگه رو بدبخت کنی همه غیبت بخورن؟؟؟؟
راستی من فکر کردم حالا باید کلی به مغزمون فشار بیاریم تا اسمتو بفهمیم خودت سریع گفتی؟؟ چه پسر اقایی هستی شما
خب انقده بقیه گفتن پونصد تومن پونصد تومن که فک کنم دیگه ضایعس که بگم بررو واسه پونصد تومن!!!:))
بعدشم من همش فک میکردم مثلا اسمت حسینه با از اون سیبیل خفنا !!یا مثلا حافظه با ریشایی که طولش به شیکمت میرسه!(هر هر هر!)حالا که میگی حامده چه مدلی تصورت کنم ؟(کلن تا حامد میشنوم یاد یک فرد شدیدن گوگولی میفتم!حالا گوگولی هستی یا نع؟هان ؟هان؟هان؟؟):D
امید وارم موفق باشید
سلام این کوچولو رو در وبلاگ پگی عزیز دیده بودم واقعا آفرین به شما ها که انقده قلبتون مهربون هست
سلام
ایشالاه که نمره الف می شید
ماشالاه به این هوش سرشار شما
بزنم به تخته... افرین
اون لینکارم رفتم اصابم نکشید بخونم
ولی فکر کنم فمیدم در چه موردی بود
می گم شما بازم سیاسی می نیویسیدا
اخر شما رو می گیرن نیشخند
خوبین شما؟
ارسال یک نظر